موسیقی ایرانی

وبلاگ موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی

وبلاگ موسیقی ایرانی

ردیف ایرانی - دستگاه ها و آوازها

دستگاه های موسیقی ایرانی

دستگاه شور

دستگاه شور، از دستگاه‌های موسیقی ایران است.

 این دستگاه را مادر موسیقی(ام الآواز) ایرانی هم خوانده‌اند.

در میان دستگاه‌های ایرانی شور از همه بزرگ‌تر است. زیرا هر یک از دستگاه‌ها دارای یک عده آوازها و الحان فرعی‌ست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب می‌شود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی و کرد بیات..

آواز بیات ترک در پرده‌های شور نواخته می‌شود و جزو ملحقات آن طبقه بندی می‌شود، ولی چون از نظر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد می‌‌کند، برخی قایل به طبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند.

در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب می‌‌آید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب می‌‌آورند.

مایه‌ها (متعلقات)

·                     آواز ابوعطا

·                     آواز دشتی

·                     آواز افشاری

·                     آواز بیات ترک - گاه بیات زند نیز برای اشاره به این آواز بکار برده شده

·                     آوازبیات کرد - کردِ بیات نیز گفته می‌شود

گوشه‌ها

گوشه‌های ردیفی این دستگاه عبارت‌اند از:

1.            درآمد اول

2.            درآمد دوم

3.            درآمد سوم: کرشمه

4.            درآمد چهارم: گوشه‌ی رهاب

5.            درآمد پنجم: اوج

6.            درآمد ششم: ملانازی

7.            نغمه‌ی اول

8.            نغمه‌ی دوم

9.            زیرکش سلمک

10.        ملانازی

11.        سلمک

12.        گلریز

13.        مجلس‌افروز

14.        عزال

15.        صفا

16.        بزرگ

17.        کوچک

18.        دوبیتی

19.        خارا

20.        قجر، فرود

21.        حزین

22.        شور پایین دسته

23.        گوشه‌ی رهاب

24.        چهار گوشه

25.        مقدمه‌ی گریلی

26.        رضوی، حزین، ‌فرود

27.        شهناز

28.        قرجه

29.        شهناز کت (عاشق‌کش)

30.        رنگ اصول

31.        گریلی

32.        رنگ شهرآشوب

 

 دستگاه سه‌گاه

دستگاه سه‌گاه این دستگاه تقریباً در همه ممالک اسلامی متداول است. این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری می گراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آور است.گوشه های مهم این دستگاه عبارتند از: در آمد، مویه، زابل، مخالف، حصار، گوشه های دیگر مانند: آواز، نغمه، زنگ شتر، بسته نگار، زنگوله، خزان، بس حصار، معربد، حاجی حسینی، مغلوب، دوبیتی، حزین، دلگشا، رهاوی، مسیحی، ناقوس، تخت طاقدیس، شاه ختایی، مداین، نهاوند. آوازی است بی نهایت غمگین و ناله های جانسوز آن ریشه و بنیاد آدمی را از جا می کند و از راز و نیاز عاشقان دوری کشیده و از بیچارگی بی نوایان و ضعیفان گفتگو می کند ( روح الله خالقی- نظری به موسیقی).

البته حالت این دستگاه در همه جا ثابت نیست و بویژه در مخالف بسیار با شکوه است و حتی آهنگهای شادی آوری در سه گاه فراوان هستند از جمله "امشب که مست مستم" .

گوشه های مهم دستگاه سه گاه عبارتند از :

1- درآمد : که معمولا همه دستگاه ها با گوشه ای به نام درآمد که نشان دهنده حالت دستگاه است آغاز می شود.

2- زابل : بر درجه سوم گام تاکید دارد.

3- مویه : که بر درجه پنجم گام تاکید می کند و حالتی مانند شور دارد .

4- مخالف : که بر درجه ششم گام تاکید دارد و حالت آن با سه گاه فرق دارد و می توان از این گوشه برای مرکب خوانی به اصفهان نیز استفاده کرد .

دستگاه چهارگاه

دستگاه چهارگاه از نظر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون، پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می‌باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می‌توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه‌گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه می‌شود.

در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده‌اند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتند از: دو نیم‌ بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگ‌های آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می‌توان آن را از سایر گام‌ها تشخیص داد.

از میان مقامات ایرانی و به خصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه‌گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می‌دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است (دانگ‌هایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصلهٔ آخر آنها نیم پرده است) و همین طور فاصلهٔ هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصلهٔ محسوس تا تونیک نیم پرده می‌باشد.

از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گام‌های مختلف در یک جا جمع شده‌اند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشه‌های مشترک، شباهت زیادی با گام سه‌گاه دارد.

چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج می‌رود. این گوشه با وجود اینکه نت شاهد و ایست ثابتی ندارد، ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمی‌رسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشه‌ای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان به خصوص سنتورنوازان، مشکل‌ساز می‌شود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت «فا» را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر می‌شود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم می‌ریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی می‌کنند.

آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمن آواز زابل در همه دستگاه‌ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می‌کند و هم شادی می‌آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم‌انگیز و دل‌شکسته و با توشه‌ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.

اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا داراست. از ناکامی‌ها و ناامیدی‌ها اشک غم می‌ریزد و در شادی‌ها و خوشی‌ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوری که به زیبایی می‌تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می‌پردازد، چیز دیگری است.

از گوشه های اصلی این دستگاه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: درآمد، بدر، پیش زنگوله و زنگوله، زابل، حصار، مخالف، مغلوب، ساز بانک، حدی، پهلوی و منصوری.

دستگاه همایون

دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.

به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار می‌رود. مقایسه سایر دستگاه‌های موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای هم‌جوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان می‌دهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.

دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشه‌های متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی می‌شود.

آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شده‌اند. «رنگ فرح» از جمله این آثار است.

از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاه‌های سه‌گاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر می‌کند.

یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانسته‌اند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است. فواصل پرده‌ها در این دستگاه به صورت زیر است:

سل(بکار).لا(کرن).سی(بکار).دو(بکار)ر(بکار)می(بمل).می بم(کرن).فا (بکار).

نت شروع این دستگاه به طور معمول «فا» است. البته این دستگاه در کوک‌های دیگری با نام‌های همایون «دو» و «رِ» نیز نواخته می‌شود. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشه‌های این دستگاه نام برده شده است. گوشه‌های ردیفی این دستگاه عبارتند از:

1.            چهارمضراب

2.            درآمد اول

3.            درآمد دوم: زنگ شتر

4.            موالیان

5.            چکاوک

6.            طرز

7.            بیداد

8.            بیداد کت

9.            نی‌داود

10.        باوی

11.        سوز و گداز

12.        ابول چپ

13.        لیلی و مجنون

14.        راوندی

15.        نوروز عرب

16.        نوروز صبا

17.        نوروز خارا

18.        نفیر

19.        فرنگ و شوشتری گردان

20.        شوشتری

21.        جامه‌دران

22.        راز و نیاز

23.        میگلی

24.        موالف

25.        بختیاری با موالف

26.        عزال

27.        دناسری

28.        رنگ فرح

 

دستگاه ماهور

دستگاه ماهور یکی از گسترده‌ترین دستگاه‌های موسیقی ایرانی است و در ردیف‌های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد. دستگاه ماهور به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود. این دستگاه دارای گوشه های متنوعی است که با مقام های کاملاً متفاوت در سه بخش بم، میانی و زیر اجرا می شود. ناگفته نماند تمام گوشه ها به وسیلهٔ فرود به درآمد رجعت می کنند.

ماهور «دو»

ماهور دو، ماهوری است که گام آن از دو شروع می‌شود. یعنی نت شاهد آن دو می‌‌باشد و در تار وسه تار با کوک دو سل دو دو نواخته می‌شود. در ماهور دو همه پرده‌ها بکار هستند یعنی دو – ر – می‌‌– فا - سل – لا - سی – دو.

 

ماهور «ر»

برای ویلن و کمانچه معادل آن ماهور «ر» می‌‌باشد که شاهد آن نت «ر» است و نت «دو» نیز دیز می‌‌شود.

گوشه‌های اصلی و زیر مجموعه‌های آنها

1.            درآمد : ( نت شاهد آن نت اول گام است یعنی «دو»)

2.            گوشه گشایش(داد) : ( نت شاهد آن نت دوم گام است یعنی «ر»)

3.            گوشه شکسته : ( نت شاهد آن نت پنجم گام است یعنی «سل»)

4.            گوشه دلکش : ( نت شاهد آن نت پنجم گام یعنی سل است )

5.            گوشه عراق : ( نت شاهد آن نت هشتم گام یعنی دو است )

6.            گوشه راک: (شاهد و ایست آن نت دو یک اکتاو بالاتر از شاهد و ایست درآمد است)

7.            گوشه فیلی: (شاهد آن فاصله درست پنجم بالاتر از درآمد یعنی «سل» می باشد و ایست آن می کرن که البته درصورت بازگشت به ماهور ایست آن مطابق با ایست ماهور خواهد بود)

گوشه‌های ریتمیک

1.            کرشمه

2.            مجلس افروز

3.            خسروانی

4.            چهار پاره

5.            زنگوله

 

 

دستگاه نوا

دستگاه نوا نام یکی از هفت دستگاه موسیقی سنتی ایرانی است. این دستگاه در گذشته جزئی از دستگاه شور بوده است.

دستگاه راست پنجگاه

دستگاه راست پنجگاه نام یکی از هفت دستگاه موسیقی سنتی ایرانی است.که ریتمی تقریبا بزمی دارد.

استاد جلیل شهناز

جلیل شهناز

 
شهسوار شیرین نواز تار

استاد جلیل شهناز
جلیل شهناز را می توان به جرات بنیانگذار سبکی در تارنوازی نامید که در دوران حکومت مکتب تهران بر موسیقی ایرانی، تار ملیح مکتب اصفهان را به اوج شکوفایی خود در پایتخت رساند. دورانی که بعد از تاثیرات استاد وزیری با پیش زمینه بزرگانی چون آقا حسینقلی و درویشخان، قدرت نوازندگی در قوت مضراب و سرعت پنجه خلاصه می شد، نوعی تارنوازی در اصفهان و از خاندان هنر پرور شهناز شروع شد که با نبوغ جلیل شهناز (پسر کوچک خانواده) به اوج زیبایی و شکوه خود رسید.

شهناز تار را به گونه ای معرفی کرد که تکنیک صرفا" منحصر به درابها و ریزهای قوی و نیز پاساژهای سریع خلاصه نمی شد، بلکه مالش، ویبراسیونها (روی سیم و خرک)، پنجه کاری استفاده از تمام قسمتهای مضراب خور تار از خرک تا روی نقاره، اجرا دستگاهها با کوکهای متنوع نیز بخش عمده ای از تکنیک نوازندگی تار را تشکیل می داد. با ملاحظه سطحی بر شیوه نوازندگی استاد شهناز اولین نکته ای که به ذهن متبادر می شود، سادگی و ایجاز جملات و نیز روانی تحریر ها و آواز می باشد ولی با بررسی دقیق و همه جانبه در فن نوازندگی ایشان، سادگی و روانی شکل دیگری برخود می گیرد.

audio file همنوازی جلیل شهناز، جهانگیر ملک و جواد معروفی

به عبارت دیگر نغمات در عین سهولت ظاهری از لحاظ تکنیکی بسیار مشکل و حتی گاهی (در اجرا) غیر ممکن است و این مصداق بارز امری است سهل و ممتنع از اینرو آمیختگی غیر محسوس مفاهیمی چون سهولت و دشواری، ایجاز و پختگی، لطافت و صلابت در تار استاد، باعث شده عده ای ساده انگارانه از کنار عظمت هنر این شهسوار تار عبور کنند و با بکار بردن اصطلاحاتی چون شیرین نوازی، موسیقی عامیانه گلستان همیشه خوش شهناز را در حد گلبنی پنج شش روزه تنزل دهند.

دوران تار نوازی استاد جلیل شهناز را می توان به سه بخش عمده تقسیم کرد: بخش اول زمانی است که استاد در جوانی و در اصفهان خلاقیت و استعداد خود را شهره همگان کرده بود.

برنامه های متعدد به همراه استاد حسن کسائی و با آواز خوانندگان مشهور آن زمان مثل تاج اصفهانی، ادیب، طاهرپور در رادیو اصفهان و اجراهای خصوصی فراوان با این اساتید خود دلیلی بر مدعی است. اصولا" روش نوازندگی استاد در این زمان متاثر از الگوی متداول تارنوازی در آن عصر بوده که البته ایشان این الگو را اندکی با ملاحت اصفهان ادغام کرده بودند.

 
Jalil Shahnaz
استاد جلیل شهناز

با سفر استاد به تهران و اقامتشان به عنوان کارمند افتخاری شهرداری بخش دوم از زندگی هنری استاد شروع شد. این زمان مصادف بود با پخش برنامه های تخصصی موسیقی از رادیو و تلویزیون که جلیل شهناز از تکنوازان بی بدیل این دوران بودند. امکانات ضبط و استودیو های تازه به خدمت گرفته رادیو تلویزیون این فرصت را به ایشان داد تا بتوانند با پنجه و مضراب سحر آمیز خویش دل هر شنونده و بیننده ای را سحر کنند.

ضبط برنامه های فراوان و نیز کنسرت های مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل این دوران است.

بطور کلی عوامل محیطی و اجتماعی و نیز همراهی با هنرمندان و بزرگان آن دوران شرایطی را برای استاد رقم زد که تاثیری بس عمیق در شیوه نوازندگی وی ایجاد کرد. در این سالها دیگر آن ریزها، درابها و چهار مضرابهای سرعتی (مانند گذشته) خبری نبود و اینها همه جای خود را به ویبراسیونهای متعدد روی سیم و خرک و نیز مالشها و پنجه کاریهای مسحور کننده و کلا" طمائنینه انتقال فراوان احساسی داده بود. تنوع مضراب در آواز و چهارمضراب، کوکهای بدیع، خلق فی السائه ملودی و استفاده از هزاران هزار نکته و ظرایف تکنیکی در تار که تنها از دست جادویی جلیل شهناز ساخته است از خصوصیات بارز این دوران می باشد. بدون شک همین بخش از زندگی استاد باعث جاودانگی و کمال هنری قله تار ایران گردید.

audio file قطار (بیات ترک - جلیل شهناز و محمد اسماعیلی)

دوران سوم هنری استاد مصادف بود با توقف برنامه های موسیقی رادیو و تلویزیون که پراکندگی اساتید موسیقی را در بر داشت.

اجرای کنسرت با مشکلات فراوان روبرو و به دلیل شرایط اجتماعی حاکم موسیقی ما محدود به آهنگهای انقلابی و میهنی شده بود؛ و این وضع با روحیه تغزلی جلیل شهناز همگونی نداشت؛ خصوصا" جنگ!

با این وجود نمونه هایی که در این دوران مخصوصا" در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 از ایشان سراغ داریم نشان از اوج کمال و پختگی این شاهناز هنر جلیل موسیقی است.

تکنوازی و دونوازی بهمراه تنبک در داخل و خارج از کشور، ضبط کاستهای مختلف چه بصورت تکنوازی یا جواب آواز، کنسرت بهمراه گروه اساتید (گروهی که تمام اعضای آن به معنای واقعی استاد بودند) به سرپرستی استاد فرامرز پایور بخشی از زندگی باشکوه هنری استاد شهناز را در این دوران تشکیل می دهد.

آخرین اجرایی که از استاد شهناز پخش شده مربوط است به همایش چهره های ماندگار و به درخواست دست اندرکاران این برنامه ایشان به نوازندگی پرداختند که با وجود ضعف جسمانی و عدم آمادگی قبلی هنوز نشانه هایی از نبوغ و تسلط ایشان در نوازندگی به چشم می خورد.

آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم


از علی نجفی ملکی
 تکنوازی استاد را بصورت تصویری ببینید

تجلیل از استاد شهناز (۱۳۸۵)

نکوداشت استاد جلیل شهناز با حضور هنرمندان عرصه موسیقی عصر امروز در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.